قانون اساسی آینده ایران
تدوین قانون اساسی ایران ،حقوقدان،متخصص حقوق بینالمل نیره انصاری
| ||
[ دوشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۹ ] [ 14:40 ] [ نیره انصاری حقوقدان، متخصص حقوق بینالمل ]
جنگلها پیش از ملتها و بیابانها پس از ملتها! امروزه اکوسیستم جنگلها بیش از پیش مورد توجه می باشد. زیرا یکی از ارکانهای اصلی توسعه پایدار در هر کشوری بحساب می آید. در دنیای معاصر ارزش تولیدی جنگلها رقمی نزدیک به 120 میلیارد دلار است واز نظر اشتغال 8/6 درصد کارگران صنعتی جهان در این بخش کار می کنند. مساحت جنگلهای جهان 4 میلیارد هکتار است یعنی 29 درصد از خشکیهای زمین می باشد. این میزان جنگلها بین همه کشورها به نسبت مساوی تقسیم نشده است و اغلب آن در کشورهای آمریکا ، کانادا و روسیه قرار دارند. سالانه 83 میلیون و 484 هزار هکتار از جنگلهای جهان نابود می شود طبق گزارش بانک جهانی اگر در هر دو متر مربع جنگل یک درخت و جود داشته باشد هر سال بیش از 410 هزار میلیارد درخت قطع می شود. ( گزارش روزنامه ایران ، شماره 3878 ) مطابق نظر کارشناسان جهانی از جمله فائو چنانچه سطح جنگلهای هر کشوری کمتر از 25 درصد خاک آن کشور باشد، از نظر محیط زیست انسانی در وضعیت بحرانی قرار دارد. در حال حاضر سطح پوشش جنگلی در کشور ایران 5/7 درصد می باشد .سرانه جنگل در جهان 8/0 هکتار است ولی در ایران 2/0 هکتار ، بنابر این ایران یکی از کشورهایی است که از لحاظ منابع جنگلی بسیار فقیر می باشد. سطح جنگلهای کشور ایران از 40 سال گذشته تاکنون بیش از 11 درصد کاهش را نشان می دهد و به گفته کارشناسان جنگل، بیشترین تخریب پس ازبهمن57 صورت گرفته است. با وجود این، هر نقطه که درختی وجود دارد می بایستی به نقش و اهمیت آن توجه شود و نسبت به آگاهی افراد نیز اقدام کرد.
اکوسیستم جنگلی دلیل پیدایش اکوسیستم این است که مو جودات زنده بخش جدایی ناپذیر از محیط بخش غیر زنده ، و نمی توانند خارج از محیطهای خاص زندگی کنند. ساختار اکوسیستم بدین صورت است که از دو بخش زنده و غیر زنده تشکیل می شود، غیر زنده مانند : نور، بارش، مواد معدنی ، خاک، آب و هوا وگازها و موادی از قبیل گوگرد ، کربن ، ازت ، هیدروژن و غیره در چرخه بیوشیمیایی شرکت دارند. ترکیب زنده به ساختار غذایی اکوسیستم ارتباط دارد که در نتیجه موجودات زنده در پایه روابط غذایی واقع اند. مانند تولید کنندگان و مصرف کنند گان. در این مبحث بیشتر تولیدکنندگان سبز مورد توجه می باشد که توانایی بکاربردن انرژی خورشیدی را برای ایجاد هیدروکربنها ،عناصر غیرآلی ساده از جمله کربن ، هیدرو ژن و اکسیژن دارند. فرایند فتوسنتز مهمترین فعالیت گیاها ن می باشد که نقش مهمی در زنجیره غذایی دیگر گروهها دارند. در اکوسیستم جنگلی باید به بازخورد ها نیز توجه کرد که در پایداری و ناپایداری سیستمهای یک اکوسیستم نقش دارند و به دو صورت منفی و مثبت ظاهرمی شوند . هر گونه دخالت نا بجا انسان در اکوسیستم جنگلی موجب بهم خوردن تعادل در این مجموعه می شود و در نهایت موجب ناپایداری اکوسیستم خواهد شد. وعموماً بازخورد های مثبت نقش مهمی در ناپایداری سیستم ها دار ند. در جهان کنونی که انسان بازیگر اصلی می باشد نتیجه فعالیت اکوسیتمها هریک به نوعی در حیات انسانها نقش دارند و دراین میان جنگلها از جایگاه ویژه ای بر خوردار می باشند.بنابر این هرگونه دخالت نابجا در اکوسیستم ها در نهایت به ضررانسانها تمام خواهد شد. مجموعه اجزاء اکوسیستم جنگلی لازم و ملزوم یکدیگرند، اکوسیستم پایدار اکوسیتمی است که تولیدکنندگان آن با شرایط محیط حالت تعادل را داشته باشد. اهمیت جنگلها - پوشش گیاهی و خاکبر گها نقش مهمی در جلوگیری از فرسایش خاک بر عهده دارند ، گیاهان از برخورد مستقیم قطرات باران با زمین جلوگیری کرده و باران به آرامی به زمین بر خورد می کنند. این نقش هم در جذب آب و هم درجلو گیری از فرسایش خاک مؤثر می باشد. پوشش گیاهی از مسایل حیاتی در مدیریت منابع خاک بشمار می رود. - جنگلها و مراتع دراثر فعالیت جانداران و ریشه دواندن گیاهان و درختان به داخل خاک مناطقی ایجاد میکنند که آب قادر است در آن نفوذ کند. نفوذ یک لیتر آب در جنگلهای پهن برگ 7 دقیقه و 40 ثانیه در زمین کشاورزی 46 دقیقه 26 ثانیه ودر خارج از جنگل 40ساعت و40 ثانیه طول می کشد. - جلوگیری از فرسایش خاک ، چنانچه هرکیلوگرم خاک فرسایش یابد هفتاد و پنج کیلوگرم ازت ، بیست و چهار کیلوگرم فسفر و هشت کیلوگرم پتاس در هر هکتار از مزارع از زمین از میان خواهد رفت.بعنوان مثال در مناطق پر بار ان مهمترین کنترل کننده فر سایش پوشش گیاهی می باشد. - در بیابانها فرسایش بادی غلبه دارد . درختان و به عبارتی پوشش گیاهی مانع حرکت شنهای روان می شوند. امروزه یکی از عوامل شدت بیابانزایی نبود پوشش گیاهی است به گفته محققین جنگلها پیش از ملتها و بیابانها پس از ملتها بوجود آمده اند. - پوشش گیاهی با سایه انداختن بر محیط خشک بیابان مانع از تبخیر شدید آب می شود. - پوشش گیاهی در اثر تبخیر و تعرق در یک محیط موجب تعدیل آب و هوا و ایجاد باران می شود. تقریباً 3 درصد بارانهای کره زمین را جنگلها ایجاد می کنند. - در اطراف فرودگاها کمربند سبز ایجاد می کنند تا از سروصدای ناشی ازهواپیماها جلوگیری کنند. - ایجاد کمربند سبز دراطراف شهر ها از نفوذ بادها و گرد و غبار جلوگیری می کند و امروزه در هر برنامه ریزی شهری ایجاد پارکها وکمربند سبز از اصول شهر سازی بشمار می رود. - پناهگاه انو اع حیوانات و حفظ گونه های درختی - در تولید خاک و نگهداری از خاک و ثبات آن گیاهان نقش اصلی دارند. - جلوگیری از سیلابهای وسیع و فرسایش خاک در واقع حفاظت از آب و خاک که مایه حیات و خاک بستر حیات می باشد. طبق محاسبات بعمل آمده سالیانه 75 بیلون تن خاک در جهان فرسایش می یابدکه در اروپا یک بیلیون تن و در آسیا25 بیلون تن ودر آفریقا20 برابر بیشتر، در یک محاسبه در کشور مالزی به این نتیجه رسیدند جایی که 94 درصد پوشیده از جنگل باشد یک دوم تن خاک ودر صورتیکه 64 درصد پوشش داشته باشد 3.10 تن خاک فرسایش می یابد. - لاشبرگها همانند اسفنجی آب را جذب می کنند به همین دلیل است که محیط جنگل قادر است تا 40 برابر بیشتر از محیط غیر جنگلی آب را جذب کند. - گیاهان در یک اکوسیستم در ابتدای اکوسیستم قرار دارند و با نابودی آ ن دیگر سیستمها نیز نابود خواهند شد. - در گردنه ها و مناطق کوهستانی درختان مانند پایه ای لایه های عظیم برف را در سطح دامنه های پرشیب دوخته و از حر کت آنها جلوگیری می کنند - لاشبرگها پس از پوسیده شدن تبدیل به هوموس شده واز فرسایش بیشتر خاک جلوگیری می کنند. - جلوگیری از فرسایش خاک نقش مهمی در جلوگیر ی افزایش رسوب پشت سد ها دارد. در سال1361 هشتصد میلیون متر مکعب رسوب در مخرن سد سفید رود جمع شده است.
نقش اقتصادی جنگلها از دید گاه علم اقتصاد نقش تولیدی جنگلها به دو دسته تقسیم می شوند. تولیدات صنعتی و تولیدات غیر صنعتی ، هزاران فراورده چوبی و سلولزی ، صنعتی ، شیمیایی ، ساختمانی ، دارویی از جنگلها بدست می آید. - از چوب جنگلها در تولید کاغذ ، ابریشم مصنوعی ، فیلم عکاسی، مقوای فشرده ، مصارف خانگی ، راه آهن، روغن کشی،دارو سازی ، عایق سازی، تولید رنگ، الیاف مصنوعی و.............. بدست می آید. - حتا دانشمندان علم پزشکی سعی دارند داروهای گیاهی را جایگزین دارو های شیمیایی کنند. - امروزه درآمد گردش گری از طریق جنگلها در کشور های توسعه یافته چندین برابر برداشت آن می باشد. در کشور آلمان بیش از یک میلیون تن از راه گردشگری در جنگلها درآمد کسب می کنند. در حال حاضر دو میلیارد از مردم فقیر در جهان سوخت خود را از طریق جنگلها بدست می آورند. شکار یکی دیگر از درآمد های جنگل است . - حفظ جنگلها در افزایش آب رود خانه ها نقش داشته و در نتیجه تولیدات کشاورزی نیز افزایش می یابد که در اقتصاد کشو ر ها نقش بسزایی دارد. تولید انرژی از طریق سوختن چوب تهیه ذغال و انرژی الکتریکی حاصل از آب رود خانه ها - حفاظت از حیات وحش و جذب توریست. - کم کردن رسوبات آب و جلوگیری از فرسایش که درجلوگیری از سرمایه هر کشور نقش دارد. - جلوگیر ی از تخریب جاده ها که هزینه های را در بر خواهد داشت. - جلوگیری از آلودگی آب ها که هزینه هنگفتی در تصفیه آن می شود. باوجود همه فوایدی که مطرح گردید بسیاری از موارد بطور غیر مستقیم در افزایش درآمد اقتصادی کشور ها نقش دارند. جنگلها و توسعه پایدار زمانی توسعه یک کشور تنها به جنبه اقتصادی ارتباط داشت و تنها به تأمین نیاز های اولیه می اندیشیدند . ولی امروزه با افزایش جمعیت و شهر نشینی و انوا ع آلودگیها مصرف بالای جمعیت کره زمین وکمی منابع توسعه یک کشور را درجهت تأمین نیازهای نسل آینده ، امروزه فاکتور های توسعه یافتگی یک کشور افزایش یافته، داشتن جنگل و حفظ آن یکی از معیار های اصلی توسعه می باشد. یکی از نتایج اصلی کنفرانس ریودو ژانیرو توجه ویژه به جنگل ها وحفاظت از آب و خاک بوده است .و جود منابع آبی در هر کشور و توسعه کشاورزی تا حدود زیادی به منابع جنگلی در هر کشور بستگی دارد. حفاظت از آب و خاک موجب می شود که برای نسل آینده حفظ گردد. افزایش فرهنگ در هر جامعه نقش مهمی در حفاظت از جنگلها دارد. جنگل های هر کشور بعنوان پایه اقتصاد کشاورزی آن کشور بحساب می آید و جهت رشد و توسعه آن بایستی در حفاظت آن کوشید. بنابر این حفظ جنگلها نه تنها در زمان حال اهمیت دارد بلکه رشد و توسعه کشوررا در آینده نیز بدنبال دارد. عوامل مؤثر در تخریب جنگلها در حال حاضر در جهان باتوجه به رشد جمعیت و و نیازهای متفاوت در ارتباط با جنگلها در اغلب نقاط دنیا جنگلها روبه نابودی می باشد و همیشه عوامل کلی و در سطح جهانی اکوسیستم جنگلها را تهدید می کنند که عبارتند از : - رشد جمعیت و نیاز روز افزون بشر به منابع جنگلی همچنین افزایش جمعیت و نیاز جوامع به مواد غذایی که در تخریب جنگلها و تبدیل آن به زمینهای کشاورزی مؤثر می باشند. - ورود انسان به جنگل جهت فرار از آلود گیهای شهری - فعالیتهای صنعتی وافزایش بر خی از گازهای تشکیل دهنده باران اسیدی که در تخریب جنگلها به ویژه در کشور های صنعتی نقش داشته است. - احداث جاده های بین جنگلی
عوامل موثر در تخریب جنگل های ایران - رشد جمعیت و نیاز روز افزون به منابع جنگلی - تبدیل بسیاری از جنگلهای کشور به زمینهای کشاورزی - چرای بی رویه دام در مناطق مختلف کشور بویژ استفاده از بز در مناطق کوهپایه ای و کوهستانی که همه محققین نسبت به این مورد هم عقیده می باشند. - بهره برداری بی رویه و غیر اصولی از طرف پیمانکاران و ضعف مدیریت نیز نقش داشته است. برای نمونه در ابتدای شکل گیری شرکتهای تعاونی در شمال کشور پهنه های وسیعی از جنگل جهت جایگزینی در ختان سوزنی برگ در اطراف روستاها موجب فرسایش عظیمی از خاک شده است. - احداث جاده های بین جنگلی جهت انتقال چوب موجب تخریب بسیاری از درختان شده است. - کندن بوته ها و قطع درختان جنگلی در نواحی مرطوب شمال و کوهستانی و نیمه خشک و خشک توسط انسان استفاده از شیره برخی گیاهان مانند کتیرا بصورت بی رویه - قطع نادرست درختان توسط کارگران غیرماهر که افزون بر درخت کتیرا چندین درخت را نیز از بین می برند. - استفاده از خزه ها و گیاهان همیشه سبز جنگلی که حالت تزیینی دارند همه ساله هزاران بوته یا شاخه از این گیاهان را از شمال کشور به تهران یا نقاط دیگر کشور می برند. - ورود توریسم در جنگل و آلودگی محیط جنگلی ، بسیاری از آنها فرهنگ استفاده از جنگل را نمی دانند. نمونه بارز آن را در حوضه صفارود شهرستان رامسر می توان مشاهده کرد . علاوه بر آلودگی محیط جنگلی موجب آلودگی ساحل رود خانه نیز شده است. - تخلیله زباله های شهری در مناطق جنگلی که امروزه بهترین منطقه جنگلی شهرستان رامسر محل تخلیه هزاران تن زباله در روز می باشد. - لغزشها و بطور کلی حرکات دامنه ای چه بصورت طبیعی و مصنوعی که ایجاد می شود . در تخریب جنگلها نقش دارد. – آتش سوزی چه از طریق انسان و چه از طریق رعد و بر ق ها و خشکسالیها - بارانهای شدید و به راه افتادن سیلابهای زیاد موجب تخریب نهالها و در ختان بزرگ می شود. -آفات گیاهی در مناطق جنگلی بویژ در شمال کشور، گاهی قطع درخت بصورت انبوه توسط انسان و انباشته شدن آنها موجب شیوع برخی از آفات جنگلی می شود.
تخریب جنگلها چه مشکلاتی را در آینده بوجود می آورد؟ دخالت در اکوسیتم جنگل بصورت غیر اصولی در هر محیطی مشکلاتی را ببار می آورد که عبارتند از : - بهم خوردن تعادل زیست محیطی مناطقی که جنگل در آن قرار دارند. - کاهش آب رود خانه ها ، جویبارها چشمه ها که از مناطق جنگلی سرچشمه می گیرند. کاهش میزان تولیدات جنگلی و بدنبال آن کاهش اشتغال ناشی از آن و کاهش درآمدراهکارهای مناسب جهت حفظ منابع جنگل ترویج فر هنگ جنگلداری و جنگلکاری و حفظ منابع جنگلی در بین مردم - جلب مشارکت مردم و به ویژه دولت در حفظ و احیاء و توسعه منابع طبیعی - احیاء اراضی بیابانی و کویری و جلوگیری از حرکت ماسه های روان - کاهش خسارات به محصولات کشاورزی با ایجاد باد شکن در حاشیه مزارع - کاهش بهره بردارِیهای غیر اصولی از جنگلهای صنعتی کشور - ایجاد اشتغال از طریق تولید نهال ، توسعه جنگل ، زراعت چوب فضای سبز و صنایع تبد یلی استفاده از هرز آبها در توسعه فضای سبز و تقویت آبهای زیر زمینی - استفاده از تفرجگاهای طبیعی مانند جنگلها ، کوهستانها و .... در توسعه اکوتوریسم با شیوه های درست. - بهره برداری صحیح و اصولی از جنگل - تهیه و اجرای دقیق طرحهای جنگلداری - جایگزینی و پایین آوردن مصرف چوب - گسترش طرحهای آبخیزداری - کنترل لغزشهای زمین و جلو گیری از پدیده های بیابانزایی - تشکیل گروهای حمایت از جنگل که بتواند در مواقع ضروری مانند خطر آتش سوزی به کمک جنگل بشتابند. - تولید بذر و افزایش نهالهای بومی مناطق جنگلی و کاشت آنها - جلوگیری از قاچاق چوب انتقال تکنولوژی ساختمان سازی از شهر ها به روستا ها تا آنها مجبور نباشند از درخت برای ساختن منزل مسکونی استفاده کنند و کمکهای مالی به اینگونه روستا ها. رساندن انواع سوخت به روستا ها تا آنها از چوب جنگل استفاده نکنند . تخریب جنگلها موجب بهم خوردن تعادل در اکوسیستم جنگلی و نهایتاً از بین رفتن گونه های جانوری در جنگل ها می باشد. - جهت توسعه بخش جهانگردی باید از جنگلهای کشور حفاظت شود. - کشور ایران باتوجه به توپوگرافی و شرایط اقلیمی خاص خود از لحاظ پوشش جنگلی در وضعیت بحرانی قرار دارد و وسعت جنگل های آن بسِیار پایین تر از تراز سرانه جنگل در دنیاست. و این خود یکی از موارد دولت ناتوان نظام فقاهتی است. - جنگل ها نقش مهمی در پر آبی و پایداری آب و خا ک کشور بر عهده دارند با توجه به اقتصاد کشاورزی در ایران باید در حفظ و متخلفان نشد اما امسال باید با جدیت با متخلفانی که به مناطبع طبیعی خسارت وارد می کنند، برخورد می شود. روشن کردن آتش در جنگل های استان و آتش زدن مزارع پس از برداشت محصول ممنوع است و باید از طریق صدا و سیما و رسانه ها اطلاع رسانی شود تا مردم نسبت به این مساله آگاه باشند. سلیمانی دشتکی، اختصاص بالگرد به استان برای حوادث غیرمترقبه را کار بزرگی برشمرد و گفت: امسال از نظر آتش سوزی مراتع استان باید بیشتر آماده باشیم و همه پای کار باشند تا از این موهبت الهی محافظت کنیم. وی با تاکید بر اینکه باید در این فصل همه آماده باشند تا اگر مرتعی و جنگلی دچار آتش سوزی شد بلافاصله اقدام به خاموش و مهار آن بکنند، ادامه داد: باید از ظرفیت دهیاران، فعالان زیست محیطی، گروه های مختلف و سازمان های مردم نهاد برای پیشگیری از آتش سوزی در جنگل های استان استفاده شود!
وی در ادامه با ارائه راهکارهایی برای مقابله با آتش سوزی اشاره داشت آموزش نیروهای محلی، استفاده از ظرفیت شوراها و دهیاران، اطلاع رسانی به کشاورزان ،استفاده از ظرفیت بسیج و ... از مهمترین راهکارهای مقابله با حریق می باشد. مدیریت بحران به استناد بند (الف) ماده (1) فصل نخست قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور، مصوب(21،2،1385) مجلس شورای اسلامی:« شرایطی است که در اثر حوادث، رخدادها و عملکردهای طبیعی و انسانی (به جز موارد موضوعه در حوزه های امنیتی و اجتماعی ) به طور ناگهانی یا غیرقابل کنترل به وجود میآید و موجب ایجاد مشقت و سختی به یک مجموعه یا جامعه انسانی میگردد و بر طرف کردن آن نیاز به اقدامها اضطراری، فوری و فوقالعاده دارد.» به استناد بند (2) همان ماده:« مدیریت جامع بحران»: فرآیند برنامه ریزی، عملکرد و اقدامهای اجرایی است که توسط دستگاههای دولتی، غیر دولتی و عمومی پیرامون شناخت و کاهش سطح مخاطرات (مدیریت خطرپذیری) و مدیریت عملیات مقابله و بازسازی و بازتوانی منطقه آسیب دیده (مدیریت بحران) صورت می پذیرد. فراتر از این برابر ماده (2) آن قانون:« مدیریت بحران»؛ شامل چهار مرحله است بدین ترتیب: الف) پیشگیری: مجموعه اقداماتی است که با هدف جلوگیری از وقوع حوادث و یا کاهش آثار زیانبار آن، سطح خطر پذیری جامعه را ارزیابی نموده و با مطالعات و اقدامهای لازم سطح آن را تا حد قابل قبول کاهش می دهد. این سازمان وابسته به وزارت کشور بوده و رئیس آن به پیشنهاد وزیر کشور و تأیید شورای عالی و حکم وزیر کشور منصوب می گردد.ماده(7) عوامل ناکارآمدی مدیریت بحران افزون بر موارد یاد شده در بالا: - یکی از ابزارهای مهم در مدیریت بحران هایی چون سیل، آتش سوزی و… استفاده سامانه های اطلاعات مکانی است تا بتوان در کوتاهترین زمان، بهترین تصمیم ها را برای کنترل محدوده خطر، کمک و یاری به آسیب دیدگان، به ویژه جلوگیری از قطع شریان های حیاتی اتخاذ نمود. - آثار زیانبار کم توجهی در سطوح بالای مدیریتی و نیز عدم همراهی در استقرار زیر ساخت داده مکانی کشوری در مناطقی چون مازندران بیش از پیش قابل مشاهده است. - از دیگر فراز ساخت سدهای بی رویه از دوران رفسنجانی همدستی همه جناحهای حکومت- در سدسازی بیرویه در ایران - از وزیر کشاورزی دوران رفسنجانی تا وزیر نیروی دولت روحانی همه امروز از "سدسازی بیرویه" در سالهای گذشته انتقاد میکنند! در چهار دهه گذشته بیشترین سدها را شرکتهای وابسته به سپاه و با حمایت و تائید دولتهای وقت ساختهاند. -عیسی کلانتری از سیاستهایی که ایران را به «ورشکستگی آبی» کشانده به شدت انتقاد کرد و افزود این سیاستها باعث شده "امروز یک تالاب و دریاچه زنده" در کشور وجود نداشته باشد.» بسیاری از کارشناسان معتقدند در کنار طولانی شدن دورههای خشکسالی، سدسازیهای بیرویه در جمهوری اسلامی، به خصوص درچهار دهه گذشته عامل اصلی خشکی و نابودی بسیاری از دریاچهها و تالابها است. وزیر نیروی دولت یازدهم چند ماه پس از آغاز کارش در این سمت گفته بود ظرفیت سدسازی در ایران به حد اشباع رسیده و سیاستگذاری در این حوزه باید از احداث تاسیسات جدید به سمت مدیریت مصرف تغییر جهت داده شود. "قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا"، بازوی اقتصادی سپاه پاسداران در سال (1368) و به فرمان رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای تاسیس شد. این قرارگاه با هدف فعالیت در حوزههای "آبرسانی، صدور نفت و گاز، پروژههای سدسازی، انتقال آب و نیرو و راهسازی" شکل گرفت و به سرعت به بزرگترین مجری طرحهای عمرانی دولت در سه دهه گذشته تبدیل شد. از آنجا که پروژههای سدسازی در سی سال اخیر بدون وقفه ادامه یافته، میتوان نتیجه گرفت که همهی دولتها و جناحهای سیاسی حکومت جمهوری اسلامی در این کار سهیم بوده یا دستکم توان مخالفت با آن را نداشتهاند. در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد در مجموع 69 سد افتتاح شد که کار ساخت اغلب آنها در دولتهای رفسنجانی و محمد خاتمی آغاز شده بود. بحران خشکسالی و کمآبی که هر سال تشدید میشود حکایت از آن دارد که ساختن بسیاری از سدها بیش از آن که در خدمت مدیریت منابع آبی قرار گیرد، وسیله کسب درآمد برای صدها شرکت وابسته به سپاه و دیگر مراکز قدرت است.ساخت سد در مکانهای نامناسب و بیتوجهی به سهم آب دریاچهها و تالابها وضعیتی است که مسئولان نیز از آن انتقاد میکنند، اما گام موثری در تغییر این رویه برداشته نمیشود. کارشناسان وضعیت بحرانی تالابها و دریاچههایی چون گاوخونی، بختگان، هامون، پریشان و ارومیه را پیامد مستقیم ساخت سد در حوزه آبریز آنها ارزیابی میکنند. در حوزه آبریز دریاچه ارومیه دهها سد احداث شده بدون این که در طراحی و اجرای آنها بدرستی انجام یافته باشد. بیتوجهی به ویژگیهای زیستمحیطی مکان احداث سد گتوند و نزدیکی مخزن آن با سازندهای نمکی گچساران باعث شوری آب این سد شده است. مطابق گزارشها، انباشت نمک در ذخیرهگاه سد گتوند شوری آب رود کارون را افزایش داده و خسارتهای سنگینی به کشاورزان منطقه وارد کرده است. دولتهای رفسنجانی، خاتمی و احمدینژاد در احداث و تکمیل سد گتوند مسئولیت مستقیم دارند و دولت حسن روحانی نیز به خاطر انفعال یا ناتوانی در رسیدگی به وضعیت این سد در این "جنایت" سهیم است. سدسازی، صنعت "پولساز" سدسازی از پروژههای کلان اقتصادی به شمار میرود که چه در استفاده بهینه از منابع آبی نقش مثبتی ایفا کند و چه در خشکی تلابها و دریاچهها نقشی مخرب داشته باشد، برای مجریان آن "پولساز" و یک منبع پایدار درآمد است. درآمدزایی سدسازی خیلی پیش از مرحله اجرا و با طرحهای مطالعاتی زمینشناسی، جانمایی و امثال آن آغاز میشود و با فعالیتهایی مانند لایروبی، تعمیر، نگهداری و حفاظت همواره ادامه دارد. در سال (1391) یک شرکت چینی که آماده سرمایهگذاری و اجرای پروژه سد بختیاری در استان لرستان بود، با اعمال نفوذ دولت وقت کنار گذاشته شد و قرارداد ساخت این سد با "ترک تشریفات مناقصه" به قرارگاه خاتمالانبیا سپرده شد. چنین اتفاقی در دولتهای پیشین نیز رخ داده بود. تخریب (93) هکتار از جنگل های شمال ایران برای سدسازی یک مقام سازمان حفاظت از محیط زیست گفت که:« برای احداث سد شفارودِ گیلان (93) هکتار جنگل نابود شده.» نه مخالفت نیم بند این سازمان و نه اعتراض گروههای زیست محیطی هنوز به نتیجه محسوسی نیانجامیده است. سدشفارود سدی مخزنی است که بر شفارود در منطقه پونل رضوانشهر در غرب گیلان احداث شده و فاصله آن تا رشت (65) کیلو متر است. حتا مدیر کل دفتر ارزیابی های زیست محیطی سازمان حفاظت محیط زیست گفته است:« این سازمان مخالف سدسازی بوده که کاربردی ورای تأمین آب آشامیدنی داشته باشد.» اوافزوده:« دستگاههای دیگر پیشنهاد دیگری داشتند. در نهایت [آقا] ی جهانگیری پیشنهاد جمع را پذیرفت و با توجه به هزینههایی از پیش پرداخت شده، سد با تخریب (93) هکتار جنگل احداث گردد. مدیر کل دفتر ارزیابی ها گفته است:« جهاد سازندگی گزینه های دیگری مانند ایجاد آب بند برای تأمین آب شرب منطقه را پیشنهاد کرده بود، اما نهایتاً نظر وزارت نیرو برای ایجاد سد فرادست شد.» و این در حالی است که « گزینه نهایی» مطرح شده برای این سد، نیازمند تاییدیه سازمان حفاظت محیط زیست است و ایضاً لازمه چنین تاییدیه ای ارائه ارزیابی زیست محیطی و بررسی کارشناسانه آن است. و این در وضعیتی است که همواره کارشناسان و فعالان محیط زیست میگویند در ایران جنگلهای این کشور به نحو مجاز و غیرمجاز نابود می شوند. و در برابر چنین اعتراضی هزینه ای که از سوی این کنشگران،پرداخت میگردد حبس و به مخاطره افتادن زندگی و حیاتشان است و از دیگر فراز دولت به رغم هشدار کارشناسان محیط زیست عمل می کند. فراتر از این مدیرکل دفتر ارزیابی های زیست محیطی گفته است:« اگر ایجاد سد صرفاً برای تأمین آب شرب محدود می شد، تخریب (50) هکتار جنگل کفایت میکرد و نیازی به تخریب و نابودی (93) هکتار نبود.» اما به دستگاههایی چون سازمان مدیریت و برنامه ریزی، سازمان جنگل ها، وزارت نیرو و گروهی که وسیله یک حکم ناگزیر شده بودند به گزینه تأمین شرب، کشاورزی و صنعت رأی دهند. و البته ایشان نمیگوید که این حکم ازکجا بوده و چرا سازمان حفاظت از جنگل ها که خود باید پاسدار ثروت جنگلی کشور باشد، به نابودی بخش بزرگی از آن رأی می دهد. حال آنکه تا پیش از بهمن (57) کمتر از (30) سد در ایران ساخته شده بود نگاهی به نقشه های ایران آشکار میکند که احداث بسیاری از آنها نمیتواند تنها با هدف مهار آبهای روان و استفاده بهینه از منابع آبی انجام شده باشد. حتا در این خصوص وزیر پیشین نیرو دوران محموداحمدی نژاد را دوره شتاب گرفتن سدسازی در ایران عنوان کرده و گفته بود تنها در سال (1390) عملیات اجرایی احداث (130) سدتازه آغاز شد. در حقیقت این شتاب از پایان جنگ ایران و عراق و در دوره هاشمی رفسنجانی آغاز شد. یکی از استانداران سابق به نقل از رفسنجانی گفت:« پس از جنگ برای استفاده از امکانات مهندسی سپاه پاسداران اجرای برخی پروژه های عمرانی به این نهاد واگذار شد. اما اکنون سپاه نبض اقتصاد و سیاست داخله و خارجه را در دست دارد و به کمتر از کل کشور راضی نیست. مبانی حقوقی و قانونی مسئولیت 1- به حیث مسئولیت کیفری/جزایی:« فعل و ترک فعل» به حیث مسئولیت کیفری/جزایی:« فعل و ترک فعل» 2- مسئولیت مدنی: 3- مسئولیت کیفری/ جزایی عامل مرتکب: افزون بر این به موجب بند(پ) از این ماده هرگاه جنایت به سبب تقصیر مرتکب (اشخاص حقیقی، حقوقی دولتی و غیر دولتی و خصوصی) واقع شود با اشتراط بر اینکه جنایت واقع شده مشمول تعریف جنایت عمدی نباشد اما به استناد صدر همان ماده (291)، جنایت(قتل) شبه عمد محسوب میشود و حتا در فرضی خوش بینانه، به موجب بند (پ) ماده(292) همان قانون مجازات:« جنایتی که در آن مرتکب نه قصد جنایت برمجنیٌ علیه را داشته و نه قصد ایراد فعل واقع شده بر اورا، از زمره جنایت (قتل) خطای محض محسوب می گردد.» فراتر از این و به رغم قوانین یاد شده سالهاست که خانواده این الله نورمفیدی نماینده خمینی در گرگان به جان جنگلهای مازندران افتاده است. پسر این آقا مجوز رسمی صادرات چوب این منطقه را دارد. البته موجب درگیری جنگ ترکمن صحرا نیز آقای نورمفیدی بود که میخواست بر سرزمینهای خانواده آتابای و دیگر چنگ بیاندازد. در ترکمن صحرا زمین ها و ابزار باقیمانده از زمین داران رژیم پهلوی را بطور کلنی، بین کشاورزان تقسیم کردند و برای نخستین بار پس از بهمن 57 بیشترین محصول را هم گرفتند. اخیراً می کوشند بر تمامی شبه جزیره «آبسکون»، تنها جزیره مسکونی دریای مازندران و محل سکونت و مهاجرت هزاران پرنده و جانواران و گونه های نادر حشرات، جزیره را با قطعه کردن و زیر بتن و آهن بردن و تبدیل به مرکز عیش و… باندهای نورسیده کردن، از چرخه اکوسیستم بازمانده از دوران چهارم زمین شناسی بازدارند. در حقیقت این فاجعه دائماً در همه ابعاد ممکن در حال توسعه است. در گیلان هم باند سپاه پاسداران به جان جنگلها افتاده اند و با صدور چوب جنگلها را از بین برده اند. سخن پایانی نظر به اینکه جنگلها حافظ آب و خاک هر کشورند و باید نسبت به حفظ و بهره بر داری درست از آن تدابیری اصولی برمبنای سیاست گذاری ها و پاکدستی های دولت اندیشیده شود. اکوسیستم جنگلها با وجود افزایش روز افزون جمعیت بسیار شکننده می باشند و رشد صنعت و گسترش کا رخانجات و آلود گیهای ناشی از سوختهای فسیلی و نقش جنگل در جذب و پالایش این گاز ها ایجاب می کندکه هر چه بیشتر نسبت به آن توجه شود. پیامدهای خسارت بار این آتش سوزی های عامدانه تماما برعهده حکومت است. جمهوری اسلامی بیش از چهار دهه فرصت داشته است که با اقدامات پیشگیرانه از صدمات آتش سوزی و...جلوگیری کند. میتوانست از پيش تمهيدات لازم را برای اطفاء حریق تامین کمک رسانی فوری به مردم در شرایط اضطراری فراهم نمايد. اما حکومت استبدادي اختلاسگر و مختلس اسلامی بجای این، فعالین محیط زیست را که بارها نسبت به این مصائب هشدار داده اند به زندان می اندازد. نه اقدامی برای پیشگیری از این مصائب و نه بهنگام بروز این حوادث کار چندانی میکند. از دیگر فراز سازمان محیط زیست در تحلیل نهایی ضعیفتر از آن بوده است که بتواند روند ایجاد سد را مختل کند. اگرچه متولی جنگل ها ظاهراً سازمان جنگل ها و مراتع است. بدین اساس میتوانند این ایراد قانونی را از سازمان حفاظت محیط زیست وارد نمایند که این مساله به سازمان ربطی ندارد. هنگامی که متولی آن این پروژه را می پذیرد. بدین اساس میتوان گفت که حفظ محیط زیست دغدغه اساسی این نظام نیست. از دیگر سو بر اساس برخی معیارهای عینی، اگر دولتی نتواند در چارچوب مرزهای خود بر سرزمین و مردم خویش اعمال اقتدار نماید و قادر به ارائه خدمات سیاسی به جمعیت خود نباشد و در آن سرزمین جنگ های داخلی و نقض های گسترده حقوق بشر صورت گیرد اما قادر به حل و فصل این مسائل نباشد، «ناتوان» محسوب می شود. برجسته ترین نمود ناتوانی دولت ، فقدان حکومت مقتدر است. علاوه بر معضلات داخلی، این دولت به خاطر روانه کردن سیلی از آوارگان به دولت های همسایه و فراهم کردن زمینه های مداخلات بشردوستانه و امکان تبدیل شدن به مامنی برای تروریست ها تهدیداتی جدی را متوجه جامعه بین المللی می کنند. نامیدن یک دولت به عنوان ضعیف یا ناتوان بیشتر مسئله ارزیابی و بررسی بی کفایتی آن در اجرای کارویژه هایش است. فروپاشی دولت دارای اوصاف داخلی و خارجی است که هم بر جامعه خود و هم بر جامعه بین المللی تاثیر می گذارد؛ با این حال، این دولت طبق حقوق بین الملل معاصر، دولت محسوب می شوند هرچند دچار سوء عملکرد است. در اﯾﻦ ﺟﻬﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ دوﻟﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ آﻧﭽﻨﺎن در ﺑﺤﺮان ﻫﺎي ﺷﺪﯾﺪ ﯾﺎ ﺧﺼﻮﻣﺖ ﻫﺎي داﺧﻠﯽ ﮔﺮﻓﺘﺎر ﺷﺪه اﻧﺪ ﮐﻪ دﯾﮕﺮ ﺑﺮاي ﻣﻬﺎر ﯾﺎ رﻓﻊ ﻣﺸﮑﻼت ﺧﻮد رﻣﻘﯽ ﺑﺮاﯾﺸﺎن ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪه اﺳﺖ؛ ﺗـﺎ آن ﺣﺪ ﮐﻪ اﻣﮑﺎن دارد ﺑﻪ ﯾﮏ ﺑﺎره ﻓﺮوﺑﭙﺎﺷﻨﺪ و ﻣﻨﻬﺪم ﺷﻮﻧﺪ. اﯾﻦ دوﻟﺖ ﻫﺎ ﮐﻪﻧﺎم دولت های «ﻧﺎﺗﻮان» ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ در اﺳﺘﻘﺮار ﺻﻠﺢ و اﻣﻨﯿﺖ در اﻧـﺪرون ﻣﺮزﻫـﺎي ﺧـﻮد ﻋـﺎﺟﺰ ﻣﺎﻧـﺪه، ﺻـﻠﺢ و اﻣﻨﯿﺖ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺟﻬﺎن را ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻃﺮه اﻓﮑﻨﺪه اﻧﺪ و ﭼـﻮن ﻗـﺎدر ﻧﯿﺴـﺘﻨﺪ ﺻـﻠﺢ ﻣـﺪﻧی را در ﺟﺎﻣﻌـﻪ ﺧﻮد ﺑﻪ ﭘﺎ دارﻧﺪ، ﻣﻌﻤﻮﻻً ﻫﻢ ﻧﺨﺠﯿﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎن اﻧﺪ و ﻫﻢ درﮔﯿﺮ ﺟﻨﮓ ﻫﺎي داﺧﻠﯽ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﺷﻮد و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺧﺎﮐﺸﺎن را ﺟﻮﻻﻧﮕﺎه ﻏﺎرﺗﮕﺮان می ﮐﻨﺪ و ﺟﻤﻌﯿﺖ ﮐﺸﻮرش را ﻃﻌﻤــﻪ آﺗــﺶ و ﺑــﺎروت می ﺳــﺎزد. ﭼﻨﯿﻦ ﺑـﻪ ﻧﻈـﺮﻣﯽرﺳﺪ ﮐﻪ دوﻟﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ وﺿﻌﯿﺘﯽ دارﻧﺪ و ﻧﻈﻢ و ﻗﺎﻧﻮن ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﻠﯽ در آﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺑﯽ ﺗـﻮﺟﻬﯽ ﻫﻤﺮاه ﺷﺪه و در ﺑﺤﺒﻮﺣﮥ ه آﺷﻔﺘﮕﯽ ﻧﺎﺷﯽ از ﻏﻠﯿﺎن ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻓﺮوﭘﺎﺷﯿﺪه ﺷـﺪه اﻧـﺪ، ﻫﻤﭽﻨـﺎن ﻫﻤﺎﻧﻨـﺪ ﺷﺒﺤﯽ ﺑﺮ روي ﻧﻘﺸﮥ ﺟﻬﺎن وﺟﻮد دارﻧﺪ. نیره انصاری، حقوق دان، نویسنده، پژوهشگر وکوشنده حقوق بشر 10،6،2020 21،3،1399 منبع:پژواک ایران [ دوشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۹ ] [ 14:34 ] [ نیره انصاری حقوقدان، متخصص حقوق بینالمل ]
[ چهارشنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۹ ] [ 21:57 ] [ نیره انصاری حقوقدان، متخصص حقوق بینالمل ]
قانون در ایران مرگ زندگی ست! معاونت پدر در قتل فرزند چرا پدران قاتل قصاص نمیشوند؟ عوامل رافع مسئولیت کیفری چه مجازاتی در انتظار قاتل رومینا ست؟ برای پسر همراه رومینا چه مجازاتی تعیین می گردد؟ مادر رومینا در دادخواهی چه نقشی دارد؟ البته گاهی ممکن است کیفیات مخففه جرم هم اِعمال گردد که به استناد آن جنبه عمومی جرم از 3 سال کمتر خواهد بود گاهی نیز ممکن است که مجازات تکمیلی داده شود و فرد بیش از 10 سال حبس را بگذراند و حتا برای جرم او مجازات تبعید هم در نظر گرفته شود. نیره انصاری،حقوق دان، نویسنده، پژوهشگر و کوشنده حقوق بشر [ چهارشنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۹ ] [ 21:56 ] [ نیره انصاری حقوقدان، متخصص حقوق بینالمل ]
[ دوشنبه دوازدهم خرداد ۱۳۹۹ ] [ 20:6 ] [ نیره انصاری حقوقدان، متخصص حقوق بینالمل ]
جنگ خاموش آب بین ایران و افغانستان آب در برابر مهاجران! بیش ا ز12جسد کارگران مهاجر افغانستانی در هریرود پیدا شده است. براساس اعلام اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی ایران، در سال 2012 حدود 1،4 تا 2 میلیون افغان در ایران زندگی میکنند و مشغول کار هستند که به عنوان پناهنده در این کشور ثبت نشده اند و کل پناهندگان افغان در این کشور به2،4 میلیون تا 3 میلیون تن میرسد. در سالھای اخیر شرایط برای مهاجرین افغان در ایران دشوارتر شده، فشار علیه تمام افغانھای مقیم ایران افزایش یافته که میتوان به موانع بزرگ همانند عدم دریافت کمکهای بشر دوستانه، بازداشت خود سرانه مهاجرین و اینکه مهاجرین افغان در برابر کارفرمایان خصوصی از خود قدرت دفاع ندارند، اشاره کرد. این گزارش براساس مصاحبه با ٩٠ نفر افغانهای تدوین شده که زندگی در ایران را تجربه کرده و دیدبان حقوق بشر براساس این مصاحبه ها ایران را به دلیل نداشتن یک نظام پناهجوی کارا به نقض حقوق این افراد، بازداشتهای خود سرانه و نبود مصونیت برای پناهجویان تازه وارد، متهم کرده است. دیدبان حقوق بشر افزوده که حکومت ایران با توجه به قانون این کشور و حقوق بین الملل خلاف تعهدات خود نسبت به پناهندگان مهاجر عمل میکند. احساسات ضد خارجی در ایران گزارش دیدبان حقوق بشر افزوده که سیاستهای دولت ایران بدین معنی است که کودکان بدون مدرک افغان در ایران اجازه رفتن به مکتب/مدرسه ندارند و مهاجرانی هم که به حیث پناهنده قبول شدهاند، تنها به کارهای 'دستی خطرناک با حقوق پایین' دسترسی دارند. این موضوع افغانستانی های در این کشور را در معرض خشونتهای فزیکی قرار داده است. این سازمان افزوده که در بررسیهایش ھیچ مدرکی را دال بر وجود یک خط مشی سازمان یافته از سوی مقامات ایران برای اخراج پناهندگان دریافت نکرده است، ولی محدودیتهای سنگین و فزاینده در داخل ایران برای پناهجویان این خطر را برای مهاجرین افغان ایجاد میکند که آنانیکه واقعا با برگشت به افغانستان جان شان در خطر است با آسیبهای جدی روبرو شوند. یکی از مقامات رسمی دولت افغانستان به گزارشگران حقوق بشر گفته است که مردم درباره قتلھای ناموسی در افغانستان گزارشهای را دریافت میکنند و در نتیجه نمیخواهند که به افغانستان برگردند. این نهاد حقوق بشری افزوده است که دولت ایران با تنگ تر کردن عرصه زندگی بر مهاجرین افغان تلاش دارد تا آنان را وادار به بازگشت به افغانستان کند.این سازمان افزوده که در بررسیهایش ھیچ مدرکی را دال بر وجود یک خط مشی سازمان یافته این گزارش به دولت ایران توصیه کرده که پناھجویان و پناھندگان ثبت نام شده افغان را با زور به افغانستان باز نگرداند و روند درخواست پناهندگی را برای افغانها مسدود نکند. این گزارش تاکید کرد که باید به ھر افغان که با اخراج از ایران مواجه است، فرصتی داده شود تا قاضی به پرونده او رسیدگی کند. دیدبان حقوق بشر تاکید کرده که اکنون برای اتباع افغانستان مناطق ممنوعه اعلام شده که باید لغو شود و افغانها باید بدون هیج گونه تبعیض آزادی تردد داشته باشند. این گزارش نوشته که نیروهای امنیی و مقامات دیگر باید با افغانها برخورد شایسته انسانی و مطابق به قوانین داخلی و بین المللی داشته باشند. وزارت خارجه افغانستان اعلام کرده که روز گذشته محمد حنیف اتمر، سرپرست وزارت خارجه افغانستان با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران تلفنی درباره تحقیق مشترک درباره مهاجرین افغان که ادعا شده توسط مرزبانان ایرانی به رودخانه انداخته شده، گفتگو کرده است. در اعلامیه وزارت خارجه افغانستان آمده که هر دو جانب بر توافقات قبلی مبنی آغازکار تحقیقات مشترک در مورد حادثه و درباره مشخص ساختن تیمهای بررسی کننده صحبت کردند. وزیران خارجه دو کشور تفاهم کرده که در صورت ضرورت، هیأتهای دو طرف در محل وقوع حادثه، شهرهای مشهد ایران و هرات افغانستان جلسه مشترک برگزار کنند. البته نخستلین بار نیست که مسئولان نظام اسلامی در ایران، مهاجران افغانستانی را با به کار بردن عبارتهای محقرانه «اتباع بیگانه» یا وقیحانه و تمسخرآمیز «افغانی» خوانده اند. همچنین آقای نماینده مجلس اسلامی در ایران، همچنان با وجود همه آمارهایی که از مراکز رسمی اعلام میشود و به صورت رسمی گفته میشود که مهاجرین افغانستانی هیچ نقشی در اشغال بازار کار برای ایرانیها ندارند و یا نماینده مجلس این نظام با وجود آمارهای رسمی قوه قضاییه؛ همچنان معتقد است که مهاجرین سهم زیادی در جرم و جنایت دارند، به هر روی به باور این قلم:« کشور ایران توان و گنجایش نگهداری از انبوه مهاجران غیرقانونی را که در آنجا زندگی میکنند ندارد و در صورت اخراج آنها از ناحیه ایران با بحران مشروعیت و رضایتمندی مواجه خواهد شد؛ بنابراین ایران باید بر اساس استفاده از حق حاکمیت ملی، خواستار گام مثبت کابل در زمینه منابع آبی شود. بهویژه اینکه همین مهاجران نیز اکثراً علاقهمند به حضور در نواحی پر آب ایران هستند.» افزون بر بحران آب در جنوب ایران، مردم سیستان و بلوچستان نیز از وجود چنین مشکلی در آستانه نابودی کامل منطقه اشان هستند. خشکسالی همه چیز را از سیستان و بلوچستان گرفته است گورستانها و خرابههای زابل پر از جوانان معتاد است.مردم از سوءتغذیه و بیماریهای تنفسی رنج میبرند و کودکان از گرسنگی جانی برای درس خواندن ندارند. بررسی حقوقی دلائل خشکسالی در سیستان و بلوچستان
حتا نماینده مجلس اسلامی در ایران پیش از این هم در اظهاراتی خجالتآور؛ مهاجرین را عوامل داعش و کمککنندگان آن توصیف کرد. عباراتی که از لسان او ناعادلانه به کلیت این جامعه از مسلمانان که امروز شجاعانه و بدور از تمامی تعلقات این روزهای ما، خط مقدم مقاومت در برابر داعش هستند، تعمیم داده شد. سخنانی که در خوشبینانه ترین حالت جامعه آماری بسیار نازل و محدودی میان چند عنصر سوءاستفادهگر که هیچ ارتباطی با ملیت ندارد، داشت اما مبالغه شده و اغراقگونه توصیف و بیان شد. سخنانی که با استقبال هوشمندانه و جدی رسانههای بیگانه برای تفرقهاندازی و ایجاد تزاحم عاطفی میان دو ملت ایران و افغانستان همراه بود. سخنانی که طبق معمول از سر ناآگاهیها و فقدان تحلیل و درک استراتژیک و گرفتار در قبیلهگراییها و قومیتزدگیها بیان شد و بهترین نسخه برای ساخت تصاویر کذاییِ تکراری از مهاجران، ملت ایران و نظام اسلامی در برابر یکدیگر محسوب میشد. بدین اساس به باور این قلم:« کشور ایران توان و گنجایش نگهداری از انبوه مهاجران غیرقانونی را که در آنجا زندگی میکنند ندارد و در صورت اخراج آنها از ناحیه ایران با بحران مشروعیت و رضایتمندی مواجه خواهد شد؛ بنابراین ایران باید بر اساس استفاده از حق حاکمیت ملی، خواستار گام مثبت کابل در زمینه منابع آبی شود. بهویژه اینکه همین مهاجران نیز اکثراً علاقهمند به حضور در نواحی پر آب ایران هستند.» افزون بر این موارد عملکرد ایران در قبال افغانستانی ها بر خلاف اصول بینالمللی است و این اقدام نشان میدهد که ایران به حسن همجواری وفادار نیست. برخوردهای ظالمانه ایران با مهاجران افغانستانیِ کارگر خلاف قوانین حقوق بشر و کنوانسیون های بینالمللی است. زیرا هر انسانی حق دارد در برابر بیکاری حمایت شده و مزدمنصفانه دریافت نماید این کشتار نمیتواند توجیه پذیر باشد در حقیقت این را میتوان یکی از جرائم بینالمللی یعنی کشتار جمعی و جرائم علیه بشریت دانست که حکومت اسلامی در ایران مرتکب شده است. البته کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان با نشر اعلامیه ای از کمیساریای عالی حقوق بشر و کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد خواست تا هیئت مشترکی از سوی دولت های ایران و افغانستان با نظارت سازمان ملل در این زمینه تحقیق کنند تا ضمن شناسایی عاملان، جبران خسارت و اجرای عدالت از تکرار چنین برخوردهای فاجعه بار جلوگیری بعمل آید. برخورد نیروهای نظامی مرزی نقض حقوق آشکار اصول و ارزشهای حقوق بشری، حقوق مهاجران و پناهندگان و تعهدات دولت ها به پیمان نامههای بینالمللی است. افزون بر این با توجه به کوشش حفظ درصدر قرار دادن شیعه در برابر سنی توسط نظام اسلامی در ایران موجبات چنین تنشهایی را فراهم می نماید. افزون براین سیاست خارجی نظام اسلامی بر پایه تاکتیک است و نه استراتژی. و به انعقاد قراردادهای فیمابین با دیگر دولتها بر اساس اضطرارمی نگرد و نه برمبنای فلسفه حقوقی آن پیمان نامه ها. در حقیقت میتوان گفت که مفهوم گسترده حقوق ایضاً قراردادها از منظر دولتمردان اسلامی در ایران رشد نکرده و نابالغ است.
نیره انصاری، حقوق دان، نویسنده، پژوهشگر و کوشنده حقوق بشر
[ دوشنبه دوازدهم خرداد ۱۳۹۹ ] [ 19:59 ] [ نیره انصاری حقوقدان، متخصص حقوق بینالمل ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |